سه شنبه, 25 مهر 1396 14:35

The Story of Seven Men in Captivity

موصل شهری است در شمال عراق، با گرمای بی‌امان تابستان و سرمای سخت زمستان. موصل زندان‌های مشهوری دارد؛ قلعه‌هایی بزرگ با برج‌های بلند و قطور، جوری که اگر در میان دیوارها محصور باشی اصلا حتی نمی‌توانی فکر کنی که دنیایی پشت این دیوارها وجود دارد. اما علی، محمود، مجید، سجاد، رسول، حسن، روح‌الله و خیلی‌های دیگر نزدیک به ده سال آنجا زندگی کردند و دوام آوردند. زندگی در اسارت خیلی دشوار است، اما زیر شکنجه غیرقابل تحمل می‌شود؛ شکنجه‌هایی هرروزه که خیلی وقت‌ها در تنها ساعات خروج از انفرادی اتفاق می‌افتد؛ جایی که انسان هرلحظه بین مرگ و زندگی معلق می‌ماند. اما این آدم‌ها در این شرایط ماندند و مقاومت کردند و سعی کردند زندان را، حتی سلول‌های انفرادی را، جایی برای رشد و پیشرفت خودشان کنند. توی اردوگاه‌ها مخفیانه برای هم انواع کلاس‌های آموزشی را ایجاد کردند، شروع کردند به تقسیم کارها و تولید و خرید و فروش با نگهبانان. در سلول‌های انفرادی تا جایی که می‌شد سعی می‌کردند با هم به زبان مورس حرف بزنند. با هم هماهنگ می‌کردند که همگی اعتصاب غذا کنند تا حکومت صدام مجبور شود اسرای زن را به صلیب سرخ معرفی کند. اگر هم نظارت‌ها بیشتر می‌شد و نمی‌توانستند به هم پیغام بدهند، شروع می‌کردند با خودشان و موش‌های در و دیوار سلولشان حرف می‌زدند تا حافظه‌شان از دست نرود. «هفت روایت از موصل»، مجموعۀ خاطرات هفت نفر از اسرایی است که در جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، اسیر شدند و سال‌های زیادی را در اسارت گذراندند. این کتاب چیزهایی را برای ما روایت می‌کند که نه تنها صلیب سرخ، بلکه هیچ رسانه‌ای راه پیدا نکرده بود تا ببیند و بشنود.

 

منتشر شده در کتابهای انگلیسی
سه شنبه, 25 مهر 1396 14:28

I miss Chamran

غاده یک دختر نازپروردۀ لبنانی بود، از خانواده‌ای ثروتمند و متجدد؛ دختری روشنفکر که در روزنامه‌ها  علیه جنگ، شعر و مقاله می‌نوشت. از همۀ مردان جنگ بدش می‌آمد. غاده اما نقاشی‌های چمران را می‌پسندید. نقاشی‌های علیه جنگ ، دعوتی بود به آرامش، به خلوت، به صلح. اما چمران به چیز دیگری شهرت داشت. چمران مدیر مدرسۀ شیعیان جنوب لبنان بود، و در زمان جنگ داخلیِ لبنان، این به معنیِ فرماندهی نظامیِ شیعیان بود! چمران باید هم از بچه‌های مدرسه دفاع می‌کرد و هم از مردم. در همین لبنان بود که با غاده آشنا شد. غاده عاشق تابلوی شمع چمران شده بود. کم‌کم شمع چمران شد خودِ چمران. آخر چمران به شمعش بی‌شباهت نبود. هردو می‌سوختند و اطرافشان را روشن می‌کردند و فرق میان نور و ظلمت را نشان می‌دادند. «غاده با فرهنگ اروپایی بزرگ شده بود. حجاب درستی نداشت اما دوست داشت جور دیگری باشد. دوست داشت چیز دیگری ببیند غیر از این بریزوبپاش‌ها و تجمل‌ها... او از این خانه که یک اتاق بیشتر نیست و درش همیشه به روی همه باز است خوشش می‌آید. بچه‌ها می‌توانند هر ساعتی که می‌خواهند بیایند تو، بنشینند روی زمین و با مدیرشان گپ بزنند. مصطفی از خود او هم در همین اتاق پذیرایی کرد و غاده چقدر جا خورد وقتی فهمید باید کفش‌هایش را بکند و بنشیند روی زمین! به نظرش مصطفی یک شاهکار بود، غافلگیرکننده و جذاب.» چمران به خواستگاریِ غاده آمد، اما مگر دختر ثروتمند لبنانی می‌تواند زن یک چریک آوارۀ شاعرمسلک شود؟ این تازه اول قصه است. زندگیِ عاشقانۀ غاده و چمران زیر سایۀ جنگ داخلی لبنان ادامه دارد تا زمانی که انقلاب اسلامی پیروز می‌شود، مصطفی به ایران می‌آید و غاده هم به دنبال او. اما این بار چمران وزیر دفاع ایران است مقابل نیروهای گروهک‌های تجزیه‌طلب و بعد هم ارتش بزرگ صدام. و در تمام این هیاهوها غاده کنار چمران زندگی می‌کند و رشد می‌کند تا روزی که چمران زیر خمپاره‌ها به شهادت می‌رسد و شبی که غاده سر بر سینۀ جسد چمران تا صبح ‌می‌گرید. فردا که مردم شهید چمران را تشییع می‌کنند، غاده مطلقا هیچ چیز ندارد! غاده می‌داند که چمران هم چیزی از دنیا نداشت، اما آنچه به او داد یک دنیا بود! "دلتنگ چمرانم" خاطرات غاده جابر از چهار سال زندگی با چمران است که ذیل مجموعۀ hero’s helpmate منتشر شده است.

 

منتشر شده در کتابهای انگلیسی
سه شنبه, 25 مهر 1396 14:19

Fahimeh's Letters

مردم ایران بارها در تصویر تشییع جنازۀ شهدا زنی جوان را دیده بودند که پیشاپیش همه قدم می‌زد و شعار می‌داد. اما یک بار برخلاف همیشه لباسی سفید همچون عروسان بر تن کرده بود. بعدا مردم فهمیدند که این بار، شهید همسر آن زن بوده و آن زن فهیمه باباییان‌پور نام دارد، دبیر دبیرستان‌های تهران. نامه‌های فهیمه، کتابی است که از نامه‌های او به همسرش در زمان جنگ ایران و عراق گردآوری شده است. فهیمه تصور سنتی و کلیشه‌ای از زن سنتیِ مسلمان، زنِ احساساتی و خانه‌نشین و وابسته را می‌شکند. او همسرش را به حضور در جبهه‌های جنگ فرامی‌‌خواند، در نامه‌هایش اعمال دینی را به او یادآوری می‌کند، گویی که معلمی است برای همسرش، و خود نیز در مدارس و مساجد تهران حضوری فعال دارد، درس می‌خواند، تدریس می‌کند، سخنرانی می‌کند و به پشتیبانیِ جنگ کمک می‌کند.  این کتاب در ایران یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های حوزۀ جنگ تحمیلی بوده و هست و برای سال‌های بسیاری فهیمه معرف زن انقلابی در جمهوری اسلامی شناخته می‌شده است. کتاب سه بخش دارد؛ نه نامۀ فهیمه به غلامرضا، همسرِ رزمنده‌اش؛ هشت نامۀ غلامرضا به فهیمه که حاوی اطلاعاتی از جبهه‌های جنگ و همچنین احساسات او نسبت به فهیمه است؛ و اما بخش سوم، که مربوط به زمانی است که فهیمه چندسال پس از شهادت غلامرضا به همسریِ برادرِ کوچکِ او، علیرضا که یک روحانیِ شیعه است درمی‌آید و او را هم تشویق می‌کند که به جبهه‌های جنگ برود؛ بخش سوم 18 نامه از فهیمه به علیرضا را دربردارد

 

منتشر شده در کتابهای انگلیسی
صفحه4 از4

موسسه گفتمان تمدن نوین اسلامی

موسسه و انتشارات گفتمان تمدن نوین اسلامی در حوزه نشر معارف  و دستاوردهای انقلاب اسلامی فعالیت میکند. این موسسه در کنار تولیدات مکتوب به زبان های مختلف، تولیدات چند رسانه ای برای مخاطبان غیر فارسی زبان تولید مینماید.

Image

اطلاعات تماس

تهران - خیابان حافظ - خیابان رشت پلاک 13

02126743697

09352501304

info@icdi.ir

logo-samandehi